اقتصاد کلان
ضرر و زیانهای اقتصادی بازی با سیم اینترنت
ترقی آنلاین:حال که به نظر میرسد دولت میخواهد این بستر را از بین ببرد، این خیل بیکارانی که حاصل از این موضوع هستند، به یک باره برای دولت تبدیل مشکل خواهند شد و در کنار سایرینی که بیکار هستند، میتوانند اعتراضات بعدی را کلید بزنند، به دلیل اینکه دیگر شغل مناسبی برای ادامه زندگی خود ندارند. علاوه بر بیکاری که محدودیت اینترنت باعث آن خواهد شد، موج ناامیدی و عدم بهبود شرایط نیز باعث میشود که این وضعیت دشوار جامعه وخیمتر شود.»
به گزارش پایگاه خبری ترقی آنلاین، کمیسیون اقتصاد نوآوری و تحول دیجیتال اتاق تهران معتقد است، قطعی و کندی اینترنت طی یک ماه اخیر ضررهای فراوانی را به دنبال داشته است. بر این اساس، طبق بررسیهای صورت گرفته، ۳۵ هزار میلیارد تومان به اقتصاد حوزه فناوری اطلاعات و ۴۵ هزار میلیارد تومان به کسبوکارهای سایر حوزهها خسارت وارد شده است. در کنار این ضرر ۸۰ هزار میلیارد تومانی کسبوکارها، نگرانی جدی درباره افزایش تعدیل نیروی متخصص در بنگاههای اقتصادی وجود دارد که به اخلال در اقتصاد دیجیتال منجر خواهد شد.
نمایندگان بخش خصوصی اعمال محدودیت در اینترنت و فیلترینگ پلتفرمها و شبکههای اجتماعی را موجب صدمه وارد شدن به کسبوکارها بهویژه کسبوکارهای خرد و کوچک دانستند که درآمد خانوارهای کمتر برخوردار شهری و روستایی را تحت تاثیر قرار داده است.
آنها همچنین نسبت به دلسرد شدن قشر جوان و کارآفرین نیز هشدار دادند و این رویکرد را موجب وارد آمدن صدمات جبران ناپذیر به نیروی انسانی و تحمیل زیانهای مالی به اقتصاد کشور تفسیر کردند.
در همین زمینه مسعود خوانساری، رئیس اتاق تهران، درباره مشکلاتی که این روزها کسبوکارهای دیجیتال با آن روبهرو شدهاند، میگوید: «گفته میشود بین ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار کسبوکار دیجیتالی که در پلتفرمهای اینترنتی فعالیت میکنند در کشور وجود دارد که باتوجه به محدودیتهایی که ایجاد شده همگی در معرض خطر قرار گرفتهاند؛ کسبوکارهایی که اشتغالهای بالایی را هم به همراه دارند. در این کسبوکارها عمدتاً جوانان و اقشار ضعیف روستایی و شهری فعالیت میکنند و هرچقدر که این محدودیتها بیشتر ادامه پیدا کند، حتماً ضربه شدیدتری به اقتصاد و کسبوکار جوانان کشور وارد خواهد شد.»
قطعی اینترنت چه ضررهای اقتصادی دارد؟
ضرر و زیان های اقتصادی بازی با سیم اینترنتمرتضی افقه، کارشناس مسائل اقتصادی در گفتگو با فرارو با اشاره به اینکه قطعی و کندی اینترنت تبعات بسیار زیادی را برای اقتصاد کشورمان به همراه دارد، اظهار داشت: «اولین و بدیهیترین نتیجهای که ادامه وضعیت فعلی برای اینترنت به دنبال دارد، بیکاری گسترده بسیاری از جوانان و همچنین زنان سرپرست خانوار است. طی چند سال گذشته با توجه به اینکه جمعیت قابل توجهی از کشور در فضایی مانند اینستاگرام حضور داشتهاند، بسیاری از جوانان و زنان با تکیه به تواناییهای خود یک کسب و کار کوچک راه انداختند.»
وی افزود: «این موضوع باعث شده بود، کسانی که جویای کار هستند، از طریق شبکههای اجتماعی شاغل شوند و در این بستر اشتغالزایی بسیار زیادی رقم خورد. این موضوع برای خود دولت نیز بسیار خوب بود، زیرا عملا دولت نه برنامه مدونی برای افزایش اشتغال داشت و نه اینکه از منابع کافی برای ایجاد شغل داشت.
چنین فضایی بسیاری از مسئولیتهای دولت را کم کرد، اما حال که به نظر میرسد دولت میخواهد این بستر را از بین ببرد، این خیل بیکارانی که حاصل از این موضوع هستند، به یک باره برای دولت تبدیل مشکل خواهند شد و در کنار سایرینی که بیکار هستند، میتوانند اعتراضات بعدی را کلید بزنند، به دلیل اینکه دیگر شغل مناسبی برای ادامه زندگی خود ندارند.»
افقه گفت: «علاوه بر بیکاری که محدودیت اینترنت باعث آن خواهد شد، موج ناامیدی و عدم بهبود شرایط نیز باعث میشود که این وضعیت دشوار جامعه وخیمتر شود و مردم بیشتر احساس کنند که از لحاظ اجتماعی و اقتصادی در بن بست قرار گرفته اند. این موضوع علاوه بر اینکه مردم را نسبت به هرگونه تغییر ناامید خواهد کرد، روند مهاجرت را نیز تسریع خواهد کرد.
اگر قرار باشد، وضعیت اینترنت به همین منوال باشد، علاوه بر کسب و کارهایی که میتوانند به راحتی به کشورهای منطقه مهاجرت کنند و غیر از افراد نخبه که به صورت طبیعی در این شرایط در کشور باقی نخواهند ماند، حتی افرادی که حرفهای بلد هستند، مانند، نقاش، لولهکش، خیاط و… هم به فکر خروج از کشور خواهند بود. همانگونه که روند این مسئله نیز آغاز شده و با ادامه شرایط فعلی تشدید خواهد شد.»
این استاد دانشگاه اضافه کرد: «از سوی دیگر باید به این نکته توجه کرد که استراتژیها و رویکردهای بسیاری از کسب و کارهای بخش خصوصی در هر زمینه با توجه به اینترنت بین الملل است و اگر قرار باشد، به عنوان مثال سرویسهای گوگل در ایران با اختلال همراه باشند، بسیاری از وبسایتهای اینترنتی در معرض ورشکستگی قرار میگیرند.
ادامه این وضعیت، نمیتواند، برای بسیاری در کشور خوشایند باشد، زیرا تبعات بسیار جبران ناپذیری را به دنبال خود دارد. حال باید دید که آیا این روند با توجه به تبعات آن ادامه پیدا میکند، یا شاهد تغییر رویه در این زمینه خواهیم بود.»
افقه ادامه داد: «به صورت کلی با توجه به تصمیماتی که در رابطه با اینترنت در چند وقت گذشته گرفته شده، میتوان گفت اهدافی که برای توسعه اقتصاد دیجیتال در نظر گرفته شده، عملا به محاق رفته و به هیچ عنوان نمیتوان به اهدافی که در این زمینه تعیین شده دست یافت.
در سوی مقابل اگر وضعیت به همین منوال طی شود، اقتصاد دیجیتال در کشور رو به نابودی خواهد رفت و دیگر نمیتوان اشتغالزایی را از این بخش انتظار داشت. بنابراین باید این رویکرد تغییر پیدا کند، در غیر این صورت قطعی و کندی اینترنت عواقب بسیار بدی را به دنبال خود خواهد داشت که ابعاد آن به هیچ عنوان قابل اندازه گیری نخواهد بود.»
شاید دوست داشته باشید
اقتصاد کلان
گرانی و تورم ایرانی ها را عصبانی تر کرده است
نرخ تورم در آخرین آمار اعلامشده توسط مرکز آمار در آستانه ۵۵ درصد قرار گرفته که نسبت به ۶ سال پیش رشد بسیار بالایی را نشان میدهد.
به گزارش ترقی آنلاین ،برای یافتن پاسخی درست به این سوال، میتوان هم نگاه اقتصادی داشت و هم نگاه جامعهشناسی. از منظر اقتصادی، تورم و کاهش ارزش پول ملی به آسیبهای اجتماعی میانجامد که فقر، بالا رفتن سرقت و کیفقاپی و زورگیری و اعتیاد و طلاق و… تنها بخشی از آنهاست.
تورم، مردم را عصبانی تر کرد
برای اینکه بدانیم تورم و افزایش گرانیها چه تاثیری در سطح جامعه داشته به یک شاخص به نام «نزاع ثبت شده در پزشکی قانونی» نگاه میکنیم. در سال ۹۶ نزدیک به ۵۴۴ هزار «نزاع» در سازمان پزشکی قانونی ثبت شد.
اما ۴ سال بعد این رقم به بیش از ۵۸۶ هزار رسید. آمار پزشکی قانونی میگوید در بهار پارسال هم میزان دعوا ۸ درصد نسبت به بهار ۱۴۰۰ بالاتر است.
اما از سال ۹۲ تا ۹۶ آمار نزاع ثبت شده در پزشکی قانونی از ۶۰۷ هزار به ۵۴۴ هزار مورد کاهش پیدا کرده بود. چه چیزی موجب تغییر این شاخص و معکوس شدن روند نزاع در ایران در اواخر دهه ۹۰ شده است؟ شاید عوامل زیادی موجب چنین چیزی شدهاند اما بخش بزرگی از آنها را باید در شاخصهای کلان اقتصادی نظیر تورم دید.
نرخ تورم از سال ۹۲ تا ۹۶ روندی کاهشی طی کرد و از حدود ۳۳ درصد به حدود ۹ درصد کمتر شد. اما از سال ۹۶ روند افزایشی به نرخ تورم برگشت تا اینکه همین امسال به ۵۵ درصد رسید.
در واقع اینجا یک اتفاق عجیب افتاده و به ازای افزایش ۱ درصد به تورم، موارد نزاع ۱۲۰۰ مورد بالا رفته است. یعنی اگر تورم ۱۰ درصد در یک بازه زمانی رشد کرده موارد نزاع ۱۲ هزار مورد بالا رفته است.
عطش پول
پول، زبان برتر عصر ماست، اما اهمیت آن در شرایط تورمی بسیار بیشتر است. در شرایطی که تورم رشد میکند و اجناس و کالاها گران میشوند، همه دنبال این هستند که ارزش پول خود را حفظ کنند. بقای زیستی و اجتماعی انسان بیش از پیش به پول گره میخورد و پول به محور بحث و زندگی افراد تبدیل میشود.
بخش جوان یک کشور درگیر تورم که روی کاغذ باید بخش «مولد» آن باشد، برای کسب درآمد بیشتر به سمت راههای مختلفی میروند که گاه به بیراهههای نامشروع نیز کشیده میشود.
گفتوگوهای جوانان بر سر مسائل مالی و پول چرخ میزند و تکاپو برای دوچندان کردن پول و درآمد، به جای ارزشهای اخلاقی مینشیند.
در شرایط تورمی، پول به ارزش غالب تبدیل و دستیابی به آن به ویژه برای دهکهای کمدرآمد سختتر میشود. این شرایط در اثر تعاملات بین طبقهای تشدید میشود. همزمان تجربه تورم برای طبقه بالاتر، افزایش «ظاهری» ثروت و برآمدن نوعی «طبقه نوکیسه» است.
جوانان طبقه پایین با مشاهده چنین شرایطی، بیش از پیش به دنبال پول درآوردن هستند و بخشی از این عطش پول، ناشی از تلاش برای رفع نیازهای اولیه و بخشی نیز ناشی از «سرابی» است که طبقه نوکیسه شکل گرفته در شرایط تورمی پیش روی آنها باز میکند.
بزرگسالی زودرس
شرایط تورمی و رشد بالای تورم، متولدان دهه ۷۰ و حتی ۸۰ را با دوران جوانی کوتاه، گذرا، اندوهبار و یک نوع «بزرگسالی سریع و سخت و پرچالش» روبرو میکند.
نتایج پژوهشی که توسط حسین افراسیابی دانشیار جامعهشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه یزد و مریم بهارلویی دانشجوی دکترای جامعهشناسی دانشگاه یزد انجام شده این موضوع را تایید میکند. این دو پژوهشگر با طرح پرسشنامههایی از جوانان در سن کار، تلاش کردهاند فضای اقتصادی و تاثیر «تورم» بر سطوح و لایههای مختلف اجتماعی را تحلیل کنند.
در این پژوهش که دو سال پیش و همزمان با اوجگیری تورم در ایران در نشریه جامعهشناسی کاربردی دانشگاه اصفهان منتشر شده، تلاش محققان بر این بوده که با مکانیزم «مصاحبه» بتوانند بهطور مستقیم بخشی از مشکلات و آسیبهای اجتماعی تورم را بیان کنند. بهطور مثال، در بخشی از این پژوهش آمده است: «پیمان ۲۳ ساله و شاغل در یک کارخانه قند میگوید: …
دانشجوی شبانه بودم. بعد از یک ترم مجبور شدم ترک تحصیل کنم چون پول نداشتم. شهریه خیلی زیاد شده بود. … خرج خانه هرماه برنج را من میخرم و با من است ولی آنقدر تورم زیاد شده که هر رویایی که داشتم غیرممکن شده است و تازه باید خیلی زود وارد دخل و خرج خونه و قسط و بدهی شوی.»
محوریت پول در عادتوارهها
نویسندگان این پژوهش عنوان میکنند که زندگی در شرایط فشار اقتصادی و بهطور خاص تورم، سبب شکلگیری یا برساخت منش یا عادتواره معینی در جوانان شده است.
از نظر پژوهشگران، مقولههای هفتگانه برساخته در این مطالعه، منش معینی را شکل میدهند که مهمترین فاکتور تشکیلدهنده این منش، محوریت پول و زندگی در شرایطی از احساس «بی هنجاری» است.
نویسندگان میگویند ارزش پول در اثر تورم در منظومه عادتواره جوانان طبقه پایین تشدید شده است. چرا که تورم اقتصادی بالا و مکرر این ولع پول را در افراد ایجاد کرده است.
ولعی که بر اساس آن، کنشگران اجتماعی به این نتیجه رسیدهاند که همه مشکلات از طریق پول قابل برطرف شدن هستند و پول حلال همه مسائل تلقی میشود.
از طرف دیگر، به دلیل زندگی در میدان پیشبینیناپذیر شرایط اقتصادی، نوعی احساس سردرگمی، بیهنجاری و روزمرّگی از طرف جوانان پذیرفته و برای آنها عادی شده است.
نگرانی از فرهنگ فقر
نویسندگان این پژوهش همچنین از یک «نگرانی بزرگ» صحبت میکنند که از دیدگاه آنها، «تقویت فرهنگ فقر» نام دارد. این مفهوم میگوید «زندگی در شرایط فقر و فشار اقتصادی، بیکاری و پایین بودن دستمزد از زمینههای شکلگیری فرهنگ فقر است.
یکی از مهمترین مشخصههای فرهنگ فقر، توجه شدید به زمان حال و اکنون همراه با ناتوانی از چشمپوشی موقت از برخی چیزهای خوشایند، به دلیل چیزهای خوشایند بزرگتر در آینده است. شرایط تورمی به این فرهنگ دامن میزند.
قناعت پیشگی
مهمترین مکانیزمی که جوانان طبقات پایین برای کنترل و کاهش هزینهها در شرایط تورمی به کار میبرند، حذف «هزینههای غیرضروری است.» آنها سعی میکنند با جلوگیری از ریخت و پاشهای اضافه، حذف فراغت و محدودیت در روابط دوستانه و حضور در مهمانی و مسافرت هزینههای خود را جواب دهند.
پژوهشی که به آن اشاره کردیم در این باره به نقل از نوید ۲۷ ساله، مجرد و فروشنده میگوید: «… با دوستانم که اصلا دیگر بیرون نمیروم. چون پول میخواهد. قبلا میشد کباب بخورم الان فقط میتوانم فلافل بخورم. مهمانی که اصلا وجود ندارد و حتی یک تیشرت ساده هم نمیخرم…» تورم موجب شده تا افراد با دقت و حساب و کتاب بیشتری خرید کنند.
اما از آن سو، گرانی و تورم اوقات فراغت را نیز کاهش داده است. بخشی از آن به دلیل ناتوانی در تامین هزینهها و به قول مشارکتکنندگان در این پژوهش، «صرفهجویی و قناعت» است.
ناهنجاری تعاملی
آسیبها و ناهنجاریهای موجود در روابط روزمره، تعاملات خانوادگی، دوستی و شغلی از پس تورم بالاتر میرود. نویسندگان این پژوهش عنوان میکنند که از نتایج این مصاحبهها چنین برداشت میشود که تورم تنها سبب تضعیف، سستی و کمرنگ شدن حمایتها و پشتیبانیهای خانوادهها از یکدیگر نشده، بلکه موجب روابط تصنعی شده است.
در این پژوهش ذکر شده که بر اساس آنچه مشارکتکنندگان از تجربه خود نقل کردهاند، حمایتهای متقابل بین خانوادهها کاهش یافته و اعتماد و صمیمیت نیز میان افراد خانواده و اقوام و نزدیکان کمتر شده است.
حتی روابط همسایگی نیز مانند گذشته نیست و بسیار محدودتر شده است. براساس آنچه مشارکتکنندگان جوان این پژوهش گفتهاند، والدین دیگر قادر نیستند مانند گذشته فرزندان خود را حمایت کنند، صمیمیت و گفتوگوهای خانوادگی کمرنگ شده و رابطه زندگی با شادمانی و محبت را کاهش داده است و در مواقعی که خانوادهها دور هم باشند هم بحث و جدل مالی بسیار غالب است.
سعید ۲۶ ساله و مجرد در این باره میگوید: «…کلا رفت و آمدها قطع شده و کسی دعوت نمیکنه از بس هزینهها بالا رفته… اگر هم دعوت بشویم اغلب نمیرویم چون با خود میگوییم از کجا بیاوریم که کادو بدهیم؟»
مسعود یوسفی